به یاد روزای خوب کودکی که...
سال های کودکی
دل ز غصه دور بود
ماهی خیال من
حوضش از بلور بود
یک درخت سبز بود
زیر سقف آسمان
من به گاهواره ای
گربه ای کنار آن
ناگهان شبی بلند
از سرم عبور کرد
بند گاهواره را
تاب داد و دور کرد
خواب سبز کودکی
زرد و غم انگیز شد
برگ ها چو ریختند
شکل او پاییز شد...
برگ های خسته را
دسته دسته باد برد
غصه های خوب را
مادرم ز یاد برد
سال ها گذشته باز
حوض خالی- آب نیست
گاهواره ام کجاست؟
خواب هست و تاب نیست
شاعرشو نمی دونم ولی خواننده این ترانه کوروش یغماییه
همیشه با منی
مثل کلید گنجینه ی خاطراتم
ـ در عصر ظهور گاو صندوق ـ
و عشق
یعنی
همین:
همیشه با منی
مثل…
سلام
خیلی بده که شاعر آثار قدیمی رو سخت می شه شناخت.
من با (( رجوع به دفتر شعر قدیمی)) آپ کردم ممنون می شم اگه سر بزنی.
من با ((offline)) آپ کردم
خوشحال میشم بیای
شعری که نوشتی خیلی زیباست
منم مثل تو شاعرشو نمی شناسم