ـــــ وسیــــــــــع باش... ـــــ
وسیــع باش و تنـــها و سـر به زیــر و سخـــتـــــ وسیــــــــــع باش... ـــــ
وسیــع باش و تنـــها و سـر به زیــر و سخـــتروزانهها
همه- حضور خلوت انس روز نوشته های عباس معروفی
پیوندها
- نور و نار
- حضور خلوت انس
- یادداشت های یک تبعیدی عصبانی
- قصر قورباغه ها
- وطن پرست
- نقطه سر خط ******* نیره
- سه قطره خون
- آرینوس
- اتومبیل ها
- قصر متروکه
- دنیای خودرو
- عکس های دیدنی
- نویسندگی بر چشمان عامیانه
- پائولو کوئلیو
- همه ی اشعارم...
- عکس
- نقطه ته خط
- دست نوشته های من
- بی جنبه ها
- نوشته های بی دلیل
- دیهور
- دغدغه های شیافی که دوست داشت کپسول باشد
- دختری که سلام نمی کند
- " آیینه ی من"
- اطلاع رسانی اشتغال
- درد دوران
- بی تابی تکرار
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- بهمن 1387 1
- دی 1387 4
- آذر 1387 3
- آبان 1387 2
- مهر 1387 1
- شهریور 1387 4
- مرداد 1387 2
- تیر 1387 4
- خرداد 1387 2
- اردیبهشت 1387 4
- فروردین 1387 1
- اسفند 1386 5
- بهمن 1386 9
- دی 1386 10
- آذر 1386 16
- آبان 1386 14
آمار : 61188 بازدید
Powered by Blogsky
سلام
هرگز آرزو نکرده ام
یک ستاره در سراب آسمان شوم
یا چو روح برگزیدگان
هم نشین خامش فرشتگان شوم
هرگز از زمین جدا نبوده ام
با ستاره آشنا نبوده ام
روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقه گیاه
باد و آفتاب و خاک را
می مکد که زندگی کند
بارور ز میل
بارور ز درد
...
این روزها چقدر می نویسم از فروغ و هی برایم بس نیست
هی کم می آورم باز هم حرف ها را... کلمه ها را...
...
سما
جمعه 16 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:59 ق.ظ
بیا به زندگی
کلمه خودش می آید حرف
تو بیا
بازم سلام
به نظر من هم زندگی رو زمین قشنگتره
بی خیال آسمون و.......
سلام ممنون و مرسی که سر زدی
امید وارم موفق باشی
بازم سر بزن
بای
خوش باشی
salam khobi ?bab tavalod shoam ham mobarak man ke 13 azar hastam yechzi digast tavalode shomaro ke khbara ndashtim tabrik begim vase sale dige pisha pish tabrik migam anjoman door andishan rasti u motevaled chandi ?
باید اتفاقی افتاده باشد؛
کسی حرفی زده باشد، کاری کرده باشد،
که نیم‌شب این طور بنشینم کنار پنجره،
که هی بغض،
که هی اشک‌ها تند تند روی صورتم،
که هی هر ترانه‌ای چنگ بزند به دلم،
باید اتفاقی افتاده باشد که این‌جور بی‌قرار…
خاکستر شدم...
همین و دیگر هیچ
و باد می آمد آنوقت
و هوا یخ زده بود
و جغد ها هم نبودند حتی...
خاکسترم هم بر باد رفت بانو
سلام
...
نمی دونم ، شاید توقع داشتم ... نه ... شاید نه ... توقع داشتم می گفتی ....
این قد غریبه شدم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ها................
اگه فقط یه پیام میدادی ...
یا یه میل می زدی ...
یا .............
ولش کن ...
همه غریبه شدن با من
وای وای نیره من
می دانی که دچار یعنی چی؟
چرا باوردم نمی کنی نیره؟
...
منو پاک کن از تو لینکت
...
فکر می کردم اگه همه رفتن ... تو که هستی !!!!!!!!
چه اشتباه بزرگی
تو زودتر از همه رفته بودی و من خبر نداشتم
وااااااااااااااای
اومدم بگم : همشو خوندم و بگم این دیگه آخریشه
همین ...
گل بنفشه پنج پر من دیگه گلبرگی نداره ...
سوختم ...
به باد رفتم ...
تمام.
سلام
ببخشید دیر رسیدم.
واقعا قشنگ بود.
راستی من آپم.
زیباست ... همین
یه آرزو واسم بکن ... از ته دلت